آیا فیلم گاهی باعث می شود احساس حماقت کنید؟

در فیلم تگزاس دو دوست به نام بهرام (پژمان جمشیدی) و ساسان (سام درخشانی) است. داستان فیلم بارکد در مورد فردی به نام حامد با بازی بهرام رادان است که برای استخدام در شرکتی باید استعداد و توانایی ذاتیاش را به رییس شرکت با بازی رضا کیانیان اثبات کند. به قول هلمن، «این قرار بود یک فیلم ترسناک برای بچهها باشد». این شخصیت مرموز یک هشدار ترسناک میدهد و خانواده را در حالت ترس و عدم فیلم سینمایی درباره الی اطمینان قرار میدهد. راججکی شروف مردی بسیار شاد و معتقد به عشق است که همسرش را در یک تصادف از دست داده و با سه دخترش در لندن به عنوان پیشکار یک خانواده ثروتمند زندگی میکند.او و رئیسش رابطه ی دوستی قدیمی دارند اما پسر رئیسش رونیت ریتیک روشن بیشتر از پدر و مادر خودش راج و همسرش را دوست دارد.داستان از جایی شروع میشود که راج تصمیم به بازگشت میگیرد و رونیت که صاحب یک وبسایت همسریابی است با او به هندوستان بر میگردد.آوانتیکا دختر بزرگ راج از طریق وبسایت ازدواج میکند اما دختر دوم یعنی سانیا با اصرار زیاد با دوست پسر خودش ازدواج میکند.در این بین رونیت که عاشق دختر سوم یعنی ایشا کارینا کاپور است موفق میشود که او را هم به خود علاقهمند کند.در این بین راج به خواست رئیسش از مونیشکا که دختر یک خانواده ی ثروتمند است برای رونیت خواستگاری میکند و آنها میپذیرند اما رونیت اطلاعی ندارد.

در یونان نیز حضور هرروزه و آشنای مرگ باعث میشود تا زندگان با همهٔ مردگانشان راه بروند، غذا بخورند، سفر کنند و عشق بورزند. و آخرین بار پیش از مسافران، سفر به شب است که در آن آئینی تبدیل به آئین دیگر میشود. داستان آئین عروسی که به هر دلیل شکلی دیگر به خود میگیرد موضوع اوّلین فیلمنامهی بلندی است که در زندگی به آن فکر کردم؛ سال ۴۴ یا ۴۵ خیال میکنم. آنجا هم مثل پروندهٔ قدیمی پیرآباد موضوع بر محور دعوای قدیمی دو قبیلهی کمالوندی و جمالوندی میگشت. در آنجا رئیس آنها، ژنرال دریکوف، رومانوف و بلووا را برای تعلیم دیدن به «اتاق سرخ» میفرستد. ↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام Klementieff وارد نشده است. خطای یادکرد: برچسپ که با نام «DieselIW» درون تعریف شده، در متن قبل از آن استفاده نشده است. متاکریتیک که برای نقدها از میانگین وزنی استفاده میکند، بر اساس نظر ۵۶ منتقد، امتیاز ۶۴ از ۱۰۰ را به این فیلم اختصاص دادهاست که نشانگر «نقدهای عموماً مطلوب» است. تگزاس ۳ توانسته با ارتقای شوخیهای سریهای قبلی و استفاده بهتر و بیشتر از استعداد و بازی بداهه بازیگران، فیلمی خندهدارتر از تگزاس ۱ و ۲ باشد. افخمی، که از داورانِ آن دوره بود، از توضیحِ بیشتر خودداری کرد.

بهروز افخمی، کارگردان فیلم گفته که سید مرتضی آوینی «در مورد فیلم عروس به صورت خصوصی به من میگفت: در انتهای فیلم نتیجهگیری اخلاقیای که گرفتی خوب نیست و به صورت فرمایشی و سفارشی به نظر میآید.» افخمی همچنین اشاره کرده که در زمان ارائه فیلم در جشنواره فیلم فجر نقدهای جریان روشنفکری نسبت به فیلم مثبت بوده، اما بعد از اکران عمومی فیلم و پس از حمایت جریان راست و روزنامه کیهان از آن، جریان روشنفکری علیه فیلم نقد نوشتند و آن را مبتذل خواندند. در گفتگوی فریدون جیرانی و بهروز افخمی در بهمنِ ۱۳۹۴ در شبکهٔ سهٔ تلویزیونِ ایران گفته شد که داورانِ جشنوارهٔ سالِ ۱۳۷۰ این فیلم را پسندیده بودند و بیشترِ جایزهها را برای کارگردانش در نظر گرفته بودند؛ ولی سرانجام فقط جایزهٔ ویژهٔ هیئتِ داوران به مسافران رسید. تصمیم بر آن شده که جایزهها به این فیلم نرسد تا احیاناً فیلمساز دچارِ گرفتاریهای رایج نشود و، به اصطلاح، «بیکار» نشود. » مینویسد: « «مسافران» بیگمان تلخترین و جدیترین فیلم در منظومه آثار «بهرام بیضایی»، فیلمساز متفکر و تلخاندیش ماست. «مسافران» بزرگداشت و رستاخیز همهٔ مردگان ماست، . به این معنا «مسافران» در عرصهٔ «زندگی» است، پاسدارندهٔ زندگی است.

در جایی که «زندگی» را در برابر «نه زندگی» قرار میدهد تقسیمبندی زیبا و قابل تعمیمی ارائه میدهد که به زندگی گیتیانهٔ ما اعتبار میبخشد. در طول همین مدت این همسایهها به مشکلاتی برمیخورند که فیلم این مشکلات را روایت میکند. بازتاب نور در آینه محفل آنان را غرق در روشنایی میکند. فاطی، پس از نوشتن نامهای به مادر (ایران دفتری) و داییاش (جمشید مشایخی)، خودکشی میکند و در بیمارستان جان میدهد. ولی، با این همه، بیضایی تا ده سال پس از مسافران امکانِ فیلمسازی نیافت. موسیقی این فیلم نیز توسط سرژ تانکیان برنده جایزه گرمی ساخته شده است. بنا بر این «توصیه به اینکه جایزه بهترین کارگردانی . آفساید ۱۳۸۴ جعفر پناهی این فیلم با اینکه در سال ۱۳۸۴ در جشنواره فجر شرکت کرد، اما به دلیل سوژه حساسیتبرانگیز آن یعنی زیرسؤال بردن ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها، موفق به دریافت پروانه نمایش نشد و از اکران دور ماند.